اعتدال در ارتباط میان فردی
ارتباطات میان فردی و اعتدال را می‌توان از دور رویكرد عمده مورد بررسی قرار داد:
الف) از نظر نتیجه بخش بودن ارتباط: از این منظر، ارتباطات انسانی باید دارای هدف بوده و نتیحه‌ای را از ابتدا برای خود متصور باشد. چنانكه اشاره شد، در اعتدال در واقع نوعی مقاومت و عكس العمل در برابر كژی‌ها و ناراستی‌ها و یا همان افراط و تفریط می‌بینیم. در واقع خروج از صراط مستقیم، مساوی با عدم اعتدال و یا تندروی و كندروی تلقی می‌شود. نتیجه بخش بودن ارتباطات با" اثربخشی ارتباطات" رابطه‌ای مستقیم دارد." اثربخشی ارتباطات متوجه دستاورد و موفقیت رسیدن به اهداف و ناخواسته‌های ارتباط گیرنده یا فرستنده پیام است".( فرهنگی 111:1382) و از طرف دیگر" اثربخشی ارتباطات" ناظر بر" لذت و شعفی" است كه برای ارتباط برقرار كننده به همراه دارد.
ب) از نظر برابر بودن طرفین ارتباطات: اندیشمندان ارتباطات با پیشرفت‌های حادث شده در فناوری‌های ارتباط( ابداع فناوری‌های دوسویه ارتباطات همچون اینترنت) به این نتیجه رسیده‌اند كه ارتباطات متعادل و عدل محورانه، ارتباطاتی است كه طرفین ارتباط، در حالتی توام با تساوی، باهم پیام تبادل كنند. این نوع ارتباط به ارتباطات دوسویه یا تعاملی مشهور است. در این گونه ارتباط، فرصت بازخورد پیام برای طرفین یكسان است و نوع برقراری ارتباط از حالت یكسویه خارج است. مسئله مهم در این نوع ارتباط، رعایت" تساوی" است. تساوی می‌باید ارتبارطات میان فردی را از نظر گفتاری در مقابل شنیداری نیز مشخص و ممیز كند و تعادلی میان آن دو پدید آورد. اگر یكی از طرفین فراگرد ارتباطی در تمام مدت ارتباط سخن بگوید و دیگری و دیگری ناچار به شنیدن در تمام مدت باشد، اثربخشی ارتباطات میان فردی در این وضعیت اگر غیرممكن نباشد، دشوار خواهد بود".( همان:121). با تسری این دیدگاه به روابط بین الملل نیز نتایج مشابهی به دست می‌آید. روابط میان ملل مختلف اگر بر پایه برابری و هم ردیفی نباشد و اگر احساس عدم تعادل میان واحدهای سیاسی بین‌المللی، وجود داشته باشد، به طور طبیعی مراودات بین المللی نیز با موانع و مشكلات بسیاری رو به رو می‌شود و همكاری‌های بین‌المللی جای خود را به تعارض و برخورد می‌دهد. وجود ایده‌های بدبینانه مانند"برخودر تمدن‌ها" و نظایر آن از جمله این مباحث است كه یكسره با ایده توسعه جهانی و همكاری در این زمینه در تضاد است. بنابراین استفاده از استعاراتی همچون" ما علیه آنان" اصطلاح مورد استفاده رئیس جمهور وقت ایالات محتهده بعد از حملات یازده سپتامبر-( تهرانیان، 2007). در چنین شرایطی طبیعی می‌نماید.

به ارتباطات میان فردی متعادل به صورت مستقیم و غیر مستقیم در قرآن كریم نیز اشارات رفته است. در قرآن كریم به ویژه در زمینه در مورد منافقان آیات بسیاری درباره نحوه ارتباط آنها بیان شده است. در كل قران كریم دارای سه دسته آیه از منظر ارتباطات دارد. در واقع"ارتباط را از نظر نوع نگرش مخاطب در قرآن به سه دسته می‌توان تقسیم كرد:-1ارتباط مومنانه -2ارتباط منافقانه: -3ارتباط كافرانه"( حافظی، 43:1391) ارتباط منافقانه در واقع" ارتباطی است كه مخاطب پیام را می‌شنود اما درك صحیح از پیام نداشته و معنای آن را دگرگون، وارونه و تحریف شده دریافت می‌كند. در نتیجه نمی‌تواند از محتوای پیام، بهره نیكو ببرد."( همان:45) ایه 14 سوره بقره از این قرار است:" وَإِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَیاطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ" یعنی: و چون كسانی را كه ایمان آورده‌اند دیدار كنند گویند: ایمان آورده‌ایم، و چون با دیوسیرتان خود تنها شوند: ما با شماییم، ما تنها اینان را ریشخند می‌كنیم.
9. ارتباطات اعتدالی زنان و توسعه
دستیابی به چیستی( شناخت شناسی) و معرفت شناسی و پتانسیل‌های وجود ارتباطات اعتدالی زنان بر چند نكته اسای است كه در تفصیل آنها گزاره‌هایی را از این نكات به منظور طرح مباحث اصلی مقاله، استخراج خواهیم كرد:
1 . حضور و ارتباطات انسانی زنان در عرصه‌های مختلف جامعه باعث ایجاد توسعه در ابعاد مختلف و توسعه پایدار می‌شود و زنان به عنوان نیمی از پیكره جامعه نقش اساسی در اصطلاح و تغییر نگرش افراد جامعه دارند
2. ارتباطات انسانی زنان در جامعه باید بدون اغراض سودمحورانه و فایده انگارانه باشد و اصولا نگاه ابزاری به زن در ارتباطات انسانی، منجر به تباهی اهداف اصلی حضور زن در اجتماع می‌شود
3 . نگاه تفریط گونه به ارتباطات زنان در برخی باورهای غیر اسلامی نظیر باورهای لیبرالیستی و فمینیستی، نه تنها به افزایش قدرت زن در جامعه مننتهی نشده است، بلكه موجبات سقوط ارزش زن در ورطه تباهی و نقش‌های غیر طبیعی زنان شده است. دراین گونه تفكرات در واقع زن خوب زنیست كه بیشتر شبیه مردان باشد.
4.نگاه افراط گونه به عدم حضور زنان در جامعه و پیگیری ارتباطات انسانی محدود برای زنان جامعه در برخی باورهای انحرافی اسلامی نه تنها جامعه را از ظرفیتهای مهم و ارزنده نیمی از قوای فكری و جسمی جامعه محروم می‌كند، بلكه روند توسعه مند شدن جامعه به ویژه در عرصه توسعه پایدار را با دشواری مواجه می‌كند.
5 . نگاه متعادل در ارتباطات انسانی زنان برخاسته از قوانین فقهی معتدل و پویاست. بدین معنی كه حضور زنان در جامعه و برقراری ارتباطات انسانی برای ایشان منع نشده بلكه دارای محدودیت‌های مشخص به منظور ایجاد مصونیت از گزند‌های اجتماعی است. این نگاه به ارتباطات انسانی، نه تنها زنان را محدود نمی‌كند، بلكه با رویكردی مترقی باعث حضور بجای زنان در عرصه‌های مختلف می‌شود و در نهایت كمك به ایجاد توسعه پایدار در جامعه می‌كند.
6 . ارتباطات میان فردی به عنوان یكی از مهمترین انواع ارتباطات برای زنان به شمار می‌رود. و از قبل برنامه ریزی برای این نوع ارتباطات جامعه می‌تواند برای توسعه و بارور سازی ظرفیت‌های خود برنامه ریزی كند. توجه به این نوع ارتباطات باید از مناظر مختلف صورت بگیرد. ارتباطات انسانی زنان در جامعه اسلامی می‌بایست هم از منظر نظری و هم در عرصه پراگماتیستی و عمل گرایانه، مورد توجه و اثبات قرار گیرد و توجه به آن باید به عنوان یكی از راه‌های اصلی حضور زنان در جامعه باشد .بر این اساس ارائه الگویی مترقی در قیاس با سایر الگو‌های ارائه شده توسط نحله‌های فكری افراطی و تفریطی بر منظر رویكرد‌های اعتدال باید مورد مداقه اصحاب اندیشه اسلامی واقع شود و حتی به عنوان یك جریان فكری مورد توجه اصحاب اندیشه در علوم ارتباطات و نظایر آن واقع شود. نظریه پردازی، ارائه سرفصل‌های علمی در دانشگاههاو مراكز تحقیقاتی و مطالعاتی یكی از مقدمات پرداختن به چنین رویكردی است كه باید با هدف تهیه الگویی میانه مورد توجه اندیشمندان باشد.
9-1. گزاره اول:ارتباطات انسانی موثر زنان در جامعه موجب حركت به سمت توسعه پایدار است.
بدیهی است كه منظور از اهمیت زنان و حضور آنان، اهمیت واقعی، نه صوری و حضور موثر، نه سمبلیك و نمادین است. روزی خواهد رسید كه درجه توسعه یافنگی كشورها با میزان دارایی‌های مادی و فیزیكی آنان مرتبط نبوده و منوط به كیفیت دارایی‌های انسانی آنان خواهد بود. دارایی‌های انسان برآیندی از زنان و مردان موجود در جامعه است و كیفیت آن، تابع سلامت جسم و روح، آموزش و پرورش، برخورداری از تمامی حقوق اجتماعی و مشاركت موثر در اداره امور جامعه است.( زاهدی، 65:1386).زن با نگاه ملاطفت آمیز و اخلاق مدار خود در ارتباطات می‌تواند روح سوداگرانه و مادی گرایانه جامعه را برخوردار از لطافت كند و تندخویی و سخت دلی در جامعه را به عنوان یكی از نوفه‌های بزرگ بر سر راه ارتباطات انسانی، كاهش دهد" قرآن صریحا به پیامبر( آل عمران 159) اعلام می‌كند كه اگر سخت دل و تند خو بود، مرد م از دور او پراكنده می‌شدند."(حافظی، 67:1391) حتی توصیه قرآن در همان آیه به مشورت با مردم در امور جاری علی رغم اتصال نبی اكرم( صل الله علیه و سلم) به وحی، خود گویای تاثیر لطافت برخورد در جامعه است. مشورت از امور مهم و توصیه شده دین اسلام است و قطعا این امر در جامعه‌ای رخ خواهد داد كه شالوده‌اش بر مبنای برابری و یكسان پنداشتن زن و مرد است. چرا كه در این آیه به داشتن مشورت با مرد یا زن نكرده است و دستور كلی به پیامبر( صل الله علیه و سلم) داده است. نتیجه این روند كه بر مبنای" توسعه انسانی" قرار داده شده است می‌تواند رسیدن به توسعه پایدار باشد.توسعه‌ای كه شالوده آن بر حفظ منابع برای نسل‌های آینده و دستیابی به گونه‌ای توسعه بر مبنای بوم گرایی باشد. حفظ احترام و ارتباطات عاطفی بی شك موجب داشتن نگاهی اخلاق‌گرا به زیست بوم انسان می‌شود و در نهایت حركت به سمت توسعه پایدار سهولت بیشتری می‌یابد.
9-2 . گزاره دوم : نگاه سود محورانه به زن در ارتباطات انسانی ضد توسعه است
زنان در طول عصر جدید رسانه‌ها ثابت كرده‌اند كه می‌توانند به عنوان یكی از اصلی‌ترین مولفه‌های كسب سود برای رسانه‌ها به شمار روند. تاكنون در نگاه‌های لیبرالیستی و به اسم آزادی جریان اطلاعات، از تصویر زن استفاده‌های نامطلوب زیادی شده است. در واقع این رویكرد به عنوان بخشی مهم از نگاه سوداگرانه و بازار محور غرب به زن است. زن در ارتباطات انسانی غرب می‌تواند زمینه ساز سودآوری بیشتر برای بنگاه‌های اقتصادی باشد و جذابیت‌های بصری او این روند را تسریع می‌كند. تحقیقات نشان داده است مردان و زنان در رسانه‌های جمعی به گونه‌ای بازنمایی می‌شوند كه با نقش‌های كلیشه‌ای فرهنگی كه در جهت بازسازی نقش‌های جنس سنتی بكار می‌رود، سازگاری دارند. مردان معمولا به صورت انسان‌هایی مسلط، فعال، مهاجم و مقتدر به تصویر كشیده شده و نقشهای متنوع و مهمی را كه موفقیت در آن‌ها مستلزم مهارت حرفه‌ای، كفایت، منطق و قدرت است ایفا می‌كنند، در مقابل زنان معمولا تابع، منفعل، تسلیم و كم اهمیت هستند و در مشاغل فرعی و كسل كننده‌ای كه جنسیتشان، عواطفشان و عدم پیچیدگی شان بر آن‌ها تحمیل كرده است، ظاهر می‌شوند.( استریناتی، 30:1380 نقل از عسگری 52:1393). همین نگاه‌ها باعث شده است كه جامعه غرب در یك گریز افراط گرایانه كه بر علی تفریط سوء استفاده از تصویر زن در نگاه سرمایه داری صورت پذیرفته، با رویكردهای فمینیستی به نقد وضع موجود بپردازد و در واقع جامعه را از سوی مقابل به افراط فكری بكشاند. چنانكه می‌دانیم موج دوم فمینیسم با تاكید بیش از حد بر مقوله اشتغال و مشاركت اجتماعی و سیاسی، زنان را به وادی دیگری كشانید كه مجبور باشند برای ابراز وجود، هویتی مردانه از خود به نمایش بگذارند...در این شرایط نظام سرمایه داری نیز كه به نیروی انسانی ارزان قیمت نیاز شدیدی داشت، هم داستان با فمینیسم، فضایی را ایجاد كرد كه زنان از خانه و زندگی خارج شده و در منزلت تعریف شده جدید، هویت یابند. فشار مضاعف بر زنان ناشی از شرایط سخت محیط كاری، دستاورد این نوع نگرش بود كه سردرگمی زن، كودك و خانواده را در پی داشته است.( جمعی از نویسندگان، 3:1386) ارتباطات انسانی زن در این عرصه نه تنها باعث حركت به سمت توسعه نشده است بلكه موجد مشكلات روحی و اجتماعی تازه نیز شده است. از این رو نگاه سود محورانه بطن و ماهیت معتدل زن را تا حد كالا تنزل داده و با ابزارهای ارتباطی توانسته حد اعتدال را در ساحت زنان مخدوش كند.
9-3 . گزاره 3 : رویكردهای فمینیستی موجب برهم خوردن تعادل زندگی زنان است.
در حركت‌های اجتماعی جدید كه در قرن بیستم نضج پیدا كرد و در دهه‌های اخیر نیز ادامه یافت، همیشه جنبه‌های زنانه از تشخص و البته پیچیدگی بسیاری برخوردار بوده است. زنان به عنوان نیمی از ظرفیت جامعه، به سبب مواجه بودن با نابرابری‌ها و تبعیض‌های بی شمار ترجیح دادند كه اهداف خود را موازی با نهادها و شاخصه‌های موجود مرد سالارانه پیگیری كنند. ایجاد روابط جدید اجتماعی با محوریت زنان(نشریات زنان، مدارس زنان، انجمن‌های دفاع از حقوق زنان و جز این‌ها) و تاسیس نهاد‌های زن سالارانه و آگاهی از وضع موجود نوعی بیداری در زنان غربی ایجاد كرد كه هدف اصلی آن پیگیری مطالبات عقب افتاده زنان جامعه بود. در سال‌های میانی دهه 1960 بود كه بحث فمینیسم و ارتباطات به عنوان یكی از مباحث اصلی جوامع مد نظر قرار گرفت. در واقع در دهه‌های 1970 و 1980 گروه‌های زنان به مجوز قانونی بسیاری از ایستگاه‌های تلویزیون محلی برای پخش برنامه به علت بازنمایی جنسیت باورانه زنان در این ایستگاه‌ها و غفلت آنان از موضوعات خاص زنان، اعتراض كردند. قراربود رسانه‌ها و تلویزیون الگوه‌های مثبت و رهایی بخش در اختیار زنان قرار دهند.(ون زونن، 156:1383) آزادی مورد نظر غرب در زمینه ارتباطات انسانی زنان ناظر بر فعالیت‌های آزادانه در اجتماع و برابر با فعالیت‌های مردان است. در واقع روح حاكم بر قوانین منبعث از فرهنگ لیبرالی كه به ویژه بعد از جنبش‌های فمینیستی رواج یافت، تاكید اصلی خود را فقدان تفاوت در توانایی‌های زن و مرد و تشابه آن‌ها قرار داده است. باید در نظر داشت كه تساوی غیر از تشابه است. تساوی، برابری است و تشابه، یكنواختی. قرآن كریم می‌فرماید:" خلقكم من نفس واحده" رسول اكرم( صل الله علیه و سلم) می‌فرماید:" الناس كلهم سواء كاسنان مشط"؛ مردم -اعم از زن و مرد- مانند دندانه‌های شانه با هم برابراند." اما لازمه اشتراك زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانی، تشابه صدردصد آن‌ها در حقوق نیست .زن و مرد در حقوق عمومی و حقوق انسانی، برابرند؛ اما با توجه به تفاوت‌های موجود و غیر قابل انكار و غیر قابل زوال، نباید هیچ گونه تقسیم كار و وظیفه و اختصاص كاركردی در میان باشد؟ اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی و ارزشی برای مردان و نسبت به زنان قائل نیست؛ اما با توجه به تلازم حق و تكلیف، ممكن است به دلیل تكالیف بیشتری كه به عهده مردان گذاشته شده است، اختیارات بیشتری نیز برای آنان قائل شده باشد. اسلام با تساوی حقوق زن ومرد مخالف نیست ؛ اما با تشابه و یكنواختی حقوق آن‌ها مخالف است".( پایگاه پرسمان حقوقی) نتیجه نگاه‌های زن ستایانه و مشابه انگاشتن حقوق زن و مرد در جامعه صدمه دیدن زنان از حضور بی مرز در اجتماع به بهانه كسب حقوق از دست رفته بود و بسیاری از نقش‌های سنتی نظیر نقش مادرانه، همسری و فرزند آوری و نظایر آن مورد تمسخر این حركت‌های تفریطی قرار گرفت.